پدرو پارامو
- shakiba bahrami
- Dec 7
- 1 min read
کتاب من را بلند کرد، از روی پل مردگان سُر داد به سمت دنیایشان و از آن سر پل من را صدا کرد تا به دنیای زندهها برگردم. ملغمهای بود از مردن و زندگی کردن. داستان با مرگ و جست و جوی پدر آغاز میشود و تو دیگر نمیدانی قهرمانانی که دربارهشان میخوانی الان زندهاند یا قبلاً زنده بودهاند. پدرو پارامو، روح خشن مکزیک است: عاشق و قوی، بیرحم و شکننده.
کتاب را با دودلی شروع کردم، راجع به ترجمه مطمئن نبودم ولی به صفحات آخر که رسیدم، دوست داشتم تمام نشود.
کتاب را با ترجمهی کیومرث پارسای خواندم. ویراستاری کتاب کمی ضغیف بود ولی ترجمهی روانی داشت.

Comments