سیمای دو زن
- shakiba bahrami
- Aug 8
- 1 min read
Updated: Aug 16
چقدر به موقع این کتاب به دادم رسید.
نویسنده در مقدمهای طولانی و مفصل (و موردپسند اینجانب) به مقایسه دو اثر از نظامی پرداخته است: خسرو و شیرین، و لیلی و مجنون.
از تفاوت دو داستان گفتن در عین شباهتشان به یکدیگر، برای من به عنوان ذهن سرشار نظامی است. هنر او در داستانسرایی بینظیر است.
نویسنده کتاب، علاوه بر مقایسه شخصیتها و به خصوص زنان این دو اثر، به مقایسهی جامعهی دو داستان (یکی عرب و یکی ارمنی یا به قول نویسنده: فارس) و حتی نقد قلم نظامی پرداخته است.
البته احتمالاً این کتاب را در چالش هزار کتاب وارد نکنم چون شعر، بالاتر از اینهاست.

من عاشق بیتهای نالهی پدر قیس از جنون فرزند و طنازی شیرین هستم. جایی در بزمی نکیسا از زبان شیرین میگوید:
وگرنه غمزهم بمستی تیری انداخت بهشیاری ز خاکت توتتوتیا ساخت
جایی هم شیرین قسم میخورد:
پس آن گَه بر زبان آورد سوگند به هوش زیرک و جان خردمند
به قدر گنبد پیروزه گلشن به نور چشمهٔ خورشید روشن
به هر نقشی که در فردوس پاک است به هر حرفی که در منشورِ خاک است
بدان زنده که او هرگز نمیرد به بیداری که خواب او را نگیرد
به دارایی که تنها را خورش داد به معبودی که جان را پرورش داد
و در نهایت میگوید:
که بی کاوین اگر چه پادشاهی ز من برنآیدت، کامی که خواهی.
خواندن این کتاب و این دو شعر به شدت پیشنهاد میشود.




Comments